شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران:
1. صریح و صادق بودن:
سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح و صادق باشیم، در گفته های خود صریح و صمیمی باشیم و از هر نوع ابهامی اجتناب کنیم، چون اگر منظور خود را با صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.
2. احساسات خود را بیان کردن:
با احساس خود رو راست باشیم، سعی کنیم مشکلات زندگی و احساساتی که داریم، با همسر و شریک و با طرف مقابل خود در میان بگذاریم. حتی اگر گمان کنیم که باعث ناراحتی آنها می شود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول و منطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم، بهترین روش رو راست بودن است و احساس خود را با وی در میان گذاشتن است. اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم و یا موضوعی را که مداقه و گفتگو درباره آن الزامی است به میان نکشیم، مثل این است که دمل چرکین و دردناکی را سر جایش گذاشته و به حال خود رها کرده باشیم.
3. زمینه مشترک و نکات مشابه را یافتن:
در جست و جوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر نکات مشترک و مشابه را بیابیم. اهداف و نیازها و نگرانیها را از نظر او نگاه کنیم و برای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید امور او را از دید و نظر او ببینیم و با پرس وجو ، از اموری که نگرانی او باعث شده، متوجه گردیم. همین نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی و وحدت و تفاهم را بر روی آن می توان بنا کرد، عبارتی مثل: ((من وت و هر دو همین را می خواهیم )) را می توان بیان نمود.
4. همدلی و همدردی کردن:
سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم. شادی و غم خود را به حساب آوریم و موقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد و هم غم شویم و بالعکس مساعی ما این باشد که با سیستم حسی فرد ارتباط برقرار کنیم.
5. شنونده خوبی بودن:
شنونده خوبی باشیم و گوش کردن را یاد بگیریم. گوش کردن به سخن و کلام دیگری موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال، به طور واقع، منویات قلبی و احساسات خود را با ما در میان بگذارد و برایمان احترام قائل شود و آماده شنیدن نظرات ما شود.
6. سیستم روحی افراد را شناختن و تقلید از آنها:
برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم و به سخنان آنها به دقت گوش فرا دهیم و ببینیم غالباً از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات، تقلید از لحن صدا، حالات و حرکات چشم ها به گونه ای با آنها نحوه فکر و عملکرد ذهنی شان مطابق باشد.
7. شخصیت افراد در نظر گرفتن:
باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد، برون گراست یا درون گرا، برای صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها و ارزشهایی برای آنها اهمیت دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوب های ذهنی شان با آنها رفتار کنیم و صحبت کنیم و بالعکس، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که آنچه می گویند و عمل می کنند با اندیشه و رفتار مردم هماهنگ است.
8. تقویت نمودن عزت نفس:
برای تقویت عزت نفس خود باید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون خود آگاه شویم، به کاستی هایمان پی ببریم ، جهت گیری هایمان را در قبال رویدادهای مردم و شرایط گوناگون بشناسیم و به فکر اصلاحشان باشیم و با کمک حرمت نفس و ارزشی که برای خودمان قائل هستیم حق انتخابمان چند برابر میشود و ارتباطمان با دیگران به نحو چشمگیری بهبود می یابد.
9. محترم شمردن احساس طرف مقابل:
همواره رفتاری احترام آمیز داشته باشیم و احساس طرف مقابلمان را محترم بشماریم، کوچک کردن همدیگر، به خصوص در حضور دیگران در مناسبات و روابط، اثر تخریبی دارد، رفتار توام با ظرافت و ملایمت نه فقط شامل رفتار مودبانه می شود، بلکه صفا و صداقت واقعی و اعتماد کامل نیز در بردارد.
10. سکونت نمودن:
سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است و یکی از جنبه های مهم ارتباط است، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق و رضایت و خشنودی و تفاهم دوگانه و احساسها را منتقل سازد.
11. عدم افراط در موعظه:
منظورمان را به صورت سخنرانی و نصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم. موعظه می تواند جنبه افراطی و مخرب در روابط داشته باشد و ما باید سعی کنیم حداعتدال را نگاه داریم و برای سخنانمان ارزش قائل شویم و جایی که از ما نظر می خواهند، نظر بدهیم.
12. وقت و موقعیت شناس بودن:
یاد بگیریم که چه وقت شوخی و چه وقت جدی باشی، هیچگاه طرف مقابلمان را دست نیدازیم، از گفتن جملات و کلماتی که بار اخلاقی و فرهنگی مناسبی ندارند در بیان منظورمان، خودداری نماییم، شوخی کردن باید با توجه به موقعیت و زمان خاصی باشد.
13. مخالفت نمودن به شیوه مناسب:
یاد بگیریم که چگونه بدون بحث و جدلهای مخرب، مخالفت خود را نشان دهیم، جر و بحثها غالباً با بلند کردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب، همراه است. بحث و جدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات و خلق و خوی افراد درگیر مباحثه قرار می گیرد. اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند، به این علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری و اهانت خودداری کنند. کسی که می خواهد شما را خشمگین کند تا از کوره در بروید بهترین راه مقابله با آن برگزیدن روش سازنده به جای عکس العمل و روش مخرب و منفی است که او به آن توسل جسته است.
14. یکی بودن قول و عمل:
سعی کنیم قول و عمل مان یکی باشد. هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش قایل نیستیم، چه انتظاری می توان
داشت که دیگران قولها و سخنان ما را محترم بشمارند. هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن را به مرحله عمل برسانیم و اگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود را مکلف به وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم، نکنیم. رو راست و صادقانه بگوییم نمی توانیم. پس برای اینکه دیگران را به خوبی درک کنیم باید بتوانیم اطلاعات را به خوبی از آنها کسب کنیم و این امر منوط به توانایی ما در دقیق گوش کردن، دقت نظر، همدلی، طرح سئوالات مفید و سودمند و احترام متقابل است. احترام با سیستم حسی فرد دیگر، مشاهده همه چیز از نگاه او و سر در آوردن از نیازها و علایقش به ما کمک می کند که اطلاعات را به نحوی دریافت کنیم که به سهولت قابل فهم و هضم باشد.
دو عامل اساسی ارتباط، همان درک شدن و درک کردن است. زندگی یک مسابقه صرف نیست، می توانید با اشخاص به گونه ای رفتار کنید که هرکس خود را یک برنده در نظر بگیرد و احساس پیروزی کند. شرایط پیروز شدن یکی و باختن دیگری هرگز به نفع کل نیست. همگام شدن نه تنها روی دیگران، بلکه روی ما نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد. وقتی با دیگران همگام می شویم در واقع به دورن آنها می رویم و در ذهن آنها جا می گیریم و در ارتباطمان باید سعی مان در افزایش و ارتفاء بیش از بیش این رفتاره اباشد و در نتیجه تجربه ای از آنها پیدا کنیم. همگام شدن موثر به ما امکان می دهد با دیگران برخورد همدلانه و به یاد ماندنی داشته باشیم.
نظرات شما عزیزان: